خلاصه داستان: یک جرقه در روز جمعه می تواند منجر به پرت شدن آخر هفته شود (سباستین استن و دنیس گوف در نقش میکی و کلویی)، اما وقتی به دوشنبه اجتناب ناپذیر می رسید چه اتفاقی می افتد؟
خلاصه داستان: زوج متاهل مایا و جیمی از کابوس شهری خود به آرامش روستایی ایرلند میگریزند تا اجنه بدخواه و قاتل را که در جنگلهای باریک و باستانی در پای باغ جدیدشان کمین کردهاند، کشف کنند.
خلاصه داستان: پس از گذراندن شب با هم در شب فارغ التحصیلی از دانشگاه، دکستر و اما هر سال در همان تاریخ نشان داده می شوند تا ببینند در کجای زندگی خود قرار دارند.